بیانگیزگی کودکان برای یادگیری
هسته اولیه رشد کودک در خانواده پی ریزی می شود و در این میان پدر و مادر در جریان رشد و پیشرفت کودکان به لحاظ شناختی – عاطفی – اجتماعی و اخلاقی نقش مهمی ایفا می کنند. هر پدر و مادری در پی این است که فرزندش را به عنوان فردی سالم در تمام ابعاد شخصیت به جامعه تحویل دهد و این امر مستلزم آگاهی والدین از خدمات بهداشتی، پزشکی و روانشناسی می باشد. معمولا ما مشکلات جسمانی را جدی می گیریم اما مسایلی که نیازمند دریافت خدمات روانشناسی می باشند و در صورت عدم توجه مشکلات اساسی برای افراد ایجاد می کنند نادیده انگاشته می شوند.
یکی از مسایلی که اغلب خانواده ها با آن مواجه هستند بی انگیزگی فرزندان برای تحصیل است مسالهای که براحتی میتواند از سوی والدین و با همکاری مربیان، روانشناسان و مشاوران تحصیلی حل شود. عواملی که در این زمینه نقش دارند عبارتند از:
- عدم آگاهی از توانایی و استعداد ذاتی کودکان
- عد توجه به علایق آنان
- عدم آگاهی دانش آموزان از راهبردها و فنون مطالعه و یاد گیری موثر
- عدم تشخیص به موقع اختلات یادگیری که منجر به بر چسب کودک کم توان ذهنی می گردد
- عدم استفاده از شیوه های صحیح آموزشی در انتقال مفاهیم درسی
هر چند که روانشناسان بویژه روانشناسان تربیتی به طور مستقیم در امر آموزش دانش آموزان نقشی ایفا نمی کنند اما با ارایه مشاوره های تخصصی در زمینه موفقیت تحصیلی و در پی آن در کاهش بی انگیزگی دانش آموزان نقش موثری ایفا می کنند. مهم ترین زمینه های فعالیت یک روانشناس متخصص تربیتی موارد زیر را در بر می گیرد:
- شیوه های یادگیری صحیح
- تشخیص استعداد تحصیلی دانش آموز
- کمک به انتخاب رشته تحصیلی متناسب با استعداد
- سنجش علایق و رغبت با استفاده ازمون های عاطفی
- پیشنهادهای آموزشی کاربردی موثر برای رفع مشکلات یادگیری از طریق آزمون های تشخیصی
یکی از نکات مهم که در بی انگیزگی دانش آموزان دخالت می کند این است که توانایی و استعدادهای افراد تک بعدی در نظر گرفته می شود. افراد زیادی میتوانند باهوش باشند اما تعداد کمی از آنها در زمینه تحصیل، شغل، تشکیل خانواده، روابط اجتماعی موفق میگردند و این امر ناشی از این طرز تفکر اشتباه است که افراد با بهره هوشی بالا در تمام زمینه ها موفق هستند. امروزه تحقیقات مختلف حاکی از وجود هوشهای چندگانه است و افراد موفق کسانی هستند که علیرغم برخورداری از هوشبهرعادی به طور کلی از ظرفیت های مربوط به هوش های چندگانه بهره میگیرند و این امر مستلزم آگاهی والدین و مربیان از این ظرفیت های چندگانه هوش و تلاش در جهت فراهم آوردن امکانات و فرصت های آموزشی مناسب جهت شکوفایی و رشد این استعدادهای ذاتی بالقوه است، فرصتهای آموزشی که علاقه و انگیزه به یادگیری را در دانش آموزان ایجاد می کند.
نکته جالب توجه اینجاست که در بسیاری از مواقع والدین و مربیان با استفاده از بازی ها، امکانات و وسایل بسیار ساده که در محیط اطرافشان وجود دارد میتوانند فرصت رشد استعدادهای چندگانه را به فرزندان و دانش آموزان خود بدهند که متاسفانه بدلیل عدم شناخت و آگاهی از راهبردها و تکنیکهای افزایش استعدادهای چندگانه فرصتها و بهره برداری کارآمد از امکانات در دسترس را از دست میدهند و در نتیجه کلاس های آموزشی با هدفی نامعلوم را جویا میشوند که صرفا جهت گذران وقت کودکان میباشد، کلاسهایی که بدون توجه به استعدادها و علایق و با اصرار والدین صورت میگیرد و در نهایت دلزدگی و بیزاری کودکان از یادگیریهای جدید را بدنبال دارد. متخصصان روانشناسی بویژه روانشناسان تربیتی با استفاده از دانش علمی، مهارت ها و تخصصی که در ارزیابی استعدادها، راهبردها و فنون صحیح یادگیری و آموزشی دارند میتوانند راهنماییها و مشاوره تخصصی در زمینه موفقیت تحصیلی، انتخاب رشته تحصیلی موفق، برنامه ریزی تحصیلی سیستماتیک و هم چنین آموزش مهارت های اولیه پایه(خواندن – نوشتن – خواندن و ریاضی) با استفاده از بازی های آموزشی جالب و سرگرم کننده برای کودکان ارایه دهند و در موفقیت تحصیلی و کاهش بی انگیزگی آموزان نقش موثری ایفا کنند.







