اختلال وسواس فکری- عملی در DSM-5
OCD با وسواس های فکری و یا وسواس های عملی مشخص می شود. اختلال وسواس فکری عملی با وسواس یا وسواس مشخص می شود. وسواس فکری، خواسته ای یا برداشتی تکراری و مداوم است که آشفته و ناخواسته به نظر می رسد، در حالی که وسواس های عملی رفتارها یا اعمال ذهنی مکرر وجود دارند که فرد احساس می کند در پاسخ به وسواس فکری یا برطبق مقرراتی که باید با قاطعیت اجرا شوند، وادار به انجام دادن آنها می شود. برخی دیگر از وسواس های فکری- عملی و اختلالات مربوط همچنین با اشتغال های ذهنی و رفتارها یا اعمال ذهنی مکرر در پاسخ به این اشتعال های ذهنی، مشخص می شوند. وسواس فکری- عملی و اختلالات مربوط دیگر عمدتا با رفتارهای مکرر عودکننده متمرکز بر بدن (مثل موکنی، پوست کنی) و تلاش های مکرر برای کاهش دادن یا متوقف کردن این رفتارها مشخص می شوند.
در حالی که محتوای ویژه وسواس های فکری و وسواس های عملی در افراد تفاوت دارد، اما برخی از ابعاد نشانه در OCD مشترک هستند، از جمله ابعاد نظافت (وسواس های فکری آلودگی و وسواس های عملی نظافت)؛ تقارن (وسواس های فکری تقارن و وسواس های عملی تکرار کردن، منظم کردن، و شمردن)؛ افکار ممنوع یا تابو (مثل وسواس های فکری پرخاشگری، جنسی، و مذهبی و وسواس های عملی مربوط)؛ و صدمه (مثل ترس از صدمه زدن به خود یا دیگران و وسواس های عملی وارسی کردن مربوط). از شاخص مرتبط با تیک OCD زمانی استفاده می شود که فرد سابقه جاری با گذشته اختلال تیک داشته باشد.
وسواس فکری- عملی و اختلالات مربوط که مؤلفه شناختی دارند، دارای بینش به عنوان مبنای شاخص ها هستند؛ در هر یک از این اختلالات، بینش از (بینش خوب یا نسبتا خوب) تا (بینش ضعیف) تا (فقدان بينش/ عقاید هذیانی) با توجه به عقاید مرتبط با اختلال، گسترش دارد. در مورد افرادی که وسواس فکری- عملی و نشانه های اختلال مرتبط آنها، شاخص (با فقدان بینش/ عقاید هذیانی) را موجه می سازد، این علائم نباید به عنوان اختلال روان پریشی تشخیص داده شوند.
ملاک های تشخیصی وسواس فکری- عملی
توجه: کودکان خردسال ممکن است نتوانند هدف های این رفتارها یا اعمال ذهنی را بیان کنند.
علائم وسواس فکری- عملی ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد (مثل سوء مصرف مواد مخدر، دارو) یا بیماری جسمانی دیگر نیستند.
مشخص کنید اگر:
همراه با بینش خوب یا نسبتا خوب: فرد تشخیص می دهد که عقاید اختلال وسواس فکری- عملی قطعا یا احتمالا درست نیستند یا شاید درست باشند یا نباشند.
همراه با بینش ضعيف: فرد فکر می کند که عقاید اختلال وسواس فکری- عملی احتمالا درست هستند.
همراه با فقدان بینش/ عقاید هذیانی: فرد کاملا متقاعد شده است که عقاید اختلال وسواس فکری- عملی درست هستند.
خلق و خویی
درونی کردن بیشتر نشانه ها، تهییج پذیری منفی بالاتر، و مهار رفتاری در کودکی، عوامل خطر خلق و خویی احتمالی هستند.
ژنتیکی و فیزیولوژیکی
میزان OCD در بین خویشاوندان درجه اول بزرگسالان مبتلا به OCD تقریبا دو برابر خویشاوندان درجه اول افراد فاقد این اختلال است؛ با این حال، در بین خویشاوندان درجه اول افرادی که شروع OCD در کودکی یا نوجوانی دارند، این میزان به 10 برابر افزایش می یابد. انتقال خانوادگی تا اندازه ای ناشی از عوامل ژنتیکی است (مثل میزان همگامی 57/0 برای دوقلوهای یک تخمکی در برابر 22/0 برای دوقلوهای دو تخمکی). کژکاری در قشر پیشین حلقه ای، قشر کمربندی قدامی، و جسم مخطط قويا دخالت دارد.
موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت
شروع OCD در مردان زودتر از زنان است و تیک ها در مردان همزمان بیشتر است. تفاوت های جنسیتی در الگوی ابعاد نشانه گزارش شده اند، به طوری که برای مثال، زنان بیشتر احتمال دارد که نشانه هایی در بعد نظافت و مردان نشانه هایی در ابعاد افکار ممنوع و تقارن داشته باشند. شروع و تشدید 0CD، به علاوه نشانه هایی که می توانند در رابطه مادر- کودک اختلال ایجاد کنند (مثل وسواس های فکری پرخاشگرانه که به اجتناب از کودک منجر می شوند)، در دوره پیش از زایمان گزارش شده اند.
پیامدهای کارکردی اختلال وسواس فکری- عملی
وسواس با کیفیت پایین زندگی و میزان بالای اختلالات اجتماعی و شغلی مرتبط است. اختلال در چند زمینه متفاوت زندگی روی می دهد و با شدت نشانه ارتباط دارد. اجتناب از موقعیت هایی که می توانند وسواس های فکری و وسواس های عملی را راه اندازی کنند نیز می تواند عملکرد را به شدت محدود کند. برای مثال، وسواس های فکری در مورد صدمه می توانند باعث شوند که روابط با خانواده و دوستان مخاطره آمیز احساس شود؛ نتیجه آن می تواند اجتناب از این روابط باشد. وسواس های فکری
درباره تقارن می توانند تمام کردن به موقع پروژه های تحصیلی یا شغلی را منحرف کنند، زیرا هرگز احساس نمی شوند که چنین پروژه هایی «کاملا درست» باشند که این خود می تواند به رشد شدن در مدرسه یا از دست دادن کار منجر شود. پیامدهای سلامتی هم می توانند روی دهند. برای مثال، افراد مبتلا به با نگرانی هایی درباره آلودگی ممکن است از مطب دکترها و بیمارستانها اجتناب کنند (مثلا به خاطر ترش از از مواجه شدن با میکروبها) یا دچار مشکلات پوستی شوند (مثلا زخم های پوستی ناشی از شستن مفرط). گاهی نشانه های اختلال در درمان خودش اختلال ایجاد می کنند (مثل زمانی که داروها آلوده تصور می شوند). در صورتی که این اختلال در کودکی یا نوجوانی شروع شود، ممکن است از معاشرت با همسالان خودداری کنند؛ جوانان ممکن است در مورد اینکه چه موقعی خانه را برای زندگی مستقل ترک کنند، مشکل داشته باشند. نتیجه می تواند روابط مهم معدود خارج از خانواده و فقدان استقلال شخصی و مالی از خانوادۂ اصلی باشد. علاوه بر این، برخی افراد مبتلا به OCD به خاطر اختلال خود سعی می کنند مقررات و ممنوعیت هایی را برای اعضای خانواده وضع کنند (مثلا به خاطر ترس از آلودگی هیچ کس در خانواده نمی تواند مهمان داشته باشد) و این می تواند به کژکاری خانواده منجر شود.
تشخیص افتراقی وسواس فکری- عملی
اختلال افسردگی اساسی
OCD می تواند از نشخوار اختلال افسردگی اساسی متمایز شود، که در آن، افکار معمولا همخوان با خلق هستند و لزوما به صورت مزاحم یا ناراحت کننده احساس نمی شوند؛ از این گذشته، نشخوارها با وسواس های عملی، به صورتی که در OCD رایج است، ارتباط ندارند.
اختلالات خوردن
OCD را می توان از این نظر از بی اشتهایی عصبی متمایز کرد که در OCD وسواس های فکری و وسواس های عملی به نگرانی هایی در مورد وزن یا غذا محدود نمی شوند.
اختلالات روان پریشی
برخی افراد مبتلا به OCD بینش ضعیف یا حتی عقاید OCD هذیانی دارند. با این حال، آنها وسواس های فکری و وسواس های عملی دارند (بیماری خود را از اختلال هذیانی متمایز می کنند) و ویژگی های دیگر اسکیزوفرنی یا اختلال اسکيزوافکتيو ندارند (مثل توهمات یا اختلال فکر صوری).
اختلال شخصیت وسواسی- جبری
گرچه اختلال شخصیت وسواسی۔ جبری و OCD نام های مشابهی دارند، ولی جلوه های بالینی این اختلالات کاملا متفاوت هستند. اختلال شخصیت وسواسی- جبری با افکار، ادراکات، یا خواسته های مزاحم یا با رفتارهای تکراری که در پاسخ به این مزاحمت ها انجام می شوند مشخص نمی شود؛ بلکه، این اختلال شامل یک الگوی ناسازگارانه مدوام و فراگیر کمال گرایی بیش از حد و کنترل شدید و انعطاف ناپذیر است. اگر افراد نشانه های هر دو اختلال OCD و اختلال شخصیت وسواسی- جبری را آشکار سازند، هر دو تشخیص باید داده شوند.
همزمانی اختلالات وسواس فکری- عملی
شروع OCD معمولا بعد از اکثر اختلالات اضطرابی همزمان (به استثنای اختلال اضطراب جدایی) و PTSD است، اما اغلب قبل از اختلالات افسردگی واقع می شود. اختلال شخصیت وسواسی- جبری همزمان نیز در افراد مبتلا به OCD شایع است (از ۲۳ تا ۳۲ درصد).
شایع ترین اختلالات در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی در مقایسه با افراد فاقد این اختلال شامل چندین وسواس فکری- عملی و اختلالات مربوط مانند اختلال بدشکلی بدن، اختلال موکنی و اختلال پوست کنی. سرانجام اینکه، ارتباط بین OCD و چند اختلال که با تکانشگری مشخص می شوند، مانند اختلال لجبازی و نافرمانی، گزارش شده است.
وسواس در افراد مبتلا به اختلالات دیگر بسیار بیشتر از آنچه باید در جمعیت عمومی باشد دیده می شود. در صورت تشخیص هر یک از این اختلالات دیگر، فرد باید از نظر وسواس نیز مورد غربالگری قرار گیرد. به عنوان مثال، شیوع اختلال وسواس در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلال اسکیزوافکتیو حدود 12٪ است. وسواس در اختلال دو قطبی؛ اختلالات خوردن مانند بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی و اختلال توره نیز زیاد است.







