اختلالات شخصیت در DSM-5
مقدمه
اختلال شخصیت الگوی ماندگار تجربه درونی و رفتار است که به طور چشمگیری از انتظارات فرهنگ فرد منحرف می شود، فراگیر و انعطاف ناپذیر است، شروع آن در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی است، با گذشت زمان پایدار است، و می تواند به ناراحتی یا اختلال منجر می شود.
در رابطه با هرگونه فرایند مداوم، به ویژه فرآیندی به این پیچیدگی، دیدگاه های مختلف پدیدار می شود و تلاش هایی برای به حساب آوردن آن ها صورت گرفته است.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی: الگوی ناراحتی حاد در روابط نزدیک، تحریف های شناختی یا ادراکی، و غیر عادی بودن رفتار است.
اختلال شخصیت خودشیفته: الگوی خود بزرگ بینی، نیاز به تحسین و عدم همدلی است.
تغيير شخصيت ناشی از بیماری جسمانی دیگر: الگوی اختلال شخصیت مداوم است که به دلیل تأثیرات فیزیولوژیکی مستقیم بیماری جسمانی است قضاوت می شود (مثل آسیب به لوب پیشانی).
اختلالات شخصیت دوری جو، وابسته، و وسواسی۔ جبری را شامل می شود. افراد مبتلا به این اختلالات اغلب مضطرب یا بیمناک به نظر می رسند. لازم به ذکر است که این سیستم گروه بندی، گرچه در برخی پژوهش ها و موقعیت های آموزشی مفید است، اما دارای محدودیت های جدی است و همواره تأیید نشده است.
علاوه بر این، افراد اغلب اختلالات شخصیت گروه های مختلف را باهم نشان می دهند. برآوردهای شیوع برای گروه های مختلف از 7/5 درصد برای اختلالات در گروه الف، 5/1 درصد برای اختلالات در گروه ب، 0/6 درصد برای اختلالات در گروه ج، و 1/9 درصد برای هر گونه اختلال شخصیت حکایت دارند، که نشانگر وقوع همزمان اختلالات از گروه های مختلف است.
داده های به دست آمده از زمینه یابی 2001-2002 همه گیر شناسی ملی در مورد الكل و بیماری های مربوط، حکایت دارند که تقریبا ها 15 درصد بزرگسالان ایالات متحده حداقل به یک اختلال شخصیت مبتلا هستند.
مدل های بعدی برای اختلالات شخصیت
رویکرد تشخیصی که در کتاب DSM مورد استفاده قرار گرفته، بیانگر دیدگاه مقوله ای است که به موجب آن، اختلالات شخصیت به صورت کیفی مجموعه نشانگان مجزا هستند.
گزینه دیگر برای این رویکرد مقوله ای، دیدگاه بعدی است که به موجب آن، اختلالات شخصیت بیانگر شکل های ناسازگارانه صفت شخصیت هستند که به طور نامحسوسی در زمینه بهنجاری و در یکدیگر ترکیب می شوند.
گروه های اختلال شخصیت DSM-IV (یعنی، عجیب و غریب- نامتعارف، نمایشی- هیجانی، و مضطرب- بیمناک) نیز می توانند به صورت ابعادی مشاهده شوند که طیف های کژکاری شخصیت را در یک پیوستار با اختلالات روانی دیگر نشان می دهند.
مدل های بعدی دیگر ویژگی های مشترک زیادی دارند و به نظر می رسد که باهم، زمینه های مهم کژکاری شخصیت را پوشش می دهند. ادغام، سودمندی بالینی، و رابطه آن ها با طبقات تشخيصی اختلال شخصیت و جنبه های مختلف کژکاری شخصیت، مورد تحقیق فعال قرار دارند.
اختلال شخصیت کلی
این الگو پایدار و طولانی مدت است، و شروع آن می تواند حداقل به نوجوانی یا اوایل بزرگسالی برگردد.
این الگوی بادوام در دامنه وسیعی از موقعیت های شخصی و اجتماعی انعطاف ناپذیر و فراگیر است (ملاک B).
ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد (مثل سوء مصرف مواد مخدر، دارو، قرار گرفتن در معرض مواد سمی یا بیماری جسمانی دیگر (مثل آسيب سر) نیست (ملاک F).
تشخیص اختلالات شخصیت مستلزم ارزیابی الگوهای عملکرد طولانی مدت فرد است، و ویژگی های شخصیت خاص باید در اوایل بزرگسالی آشکار باشند.
صفات شخصیت که این اختلالات را توصیف می کنند باید از ویژگی هایی که در پاسخ به عوامل استرس زای موقعیتی یا حالت های روانی موقتی نمایان می شوند نیز متمایز شوند (مثل اختلالات دوقطبی، افسردگی، یا اضطرابی؛ مسمومیت با مواد).
متخصص بالینی باید پایداری صفات شخصیت را در طول زمان و در موقعیت های مختلف ارزیابی کند.
گرچه مصاحبه تنها با فرد گاهی برای تشخیص دادن کافی است، اما اغلب اجرا کردن بیش از یک مصاحبه و فاصله انداختن بین آنها در طول زمان ضرورت دارد.
ارزیابی می تواند به وسیله این واقعیت نیز پیچیده شود که ویژگی هایی که اختلال شخصیت را توصیف می کنند، ممکن است توسط فرد مشکل آفرین در نظر گرفته نشده باشند (یعنی، این صفات اغلب همخوان با خود هستند. به منظور غلبه بر این دشواری، اطلاعات تکمیلی از منابع خبر دیگر می تواند مفید باشد.
شکل گیری و روند
ویژگی های اختلال شخصیت معمولا در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی قابل تشخیص می شوند.طبق تعریف، اختلال شخصیت الگوی های پایدار تفکر، احساس کردن، و رفتار کردن است که در طول زمان نسبتا پایدار است.
برخی از انواع اختلال شخصیت (مخصوصا اختلالات شخصیت ضد اجتماعی و مرزی) کمتر آشکار می شوند یا با بالا رفتن سن بهبود می یابند، در حالی که به نظر می رسد این مورد در انواع دیگر (مثل اختلالات شخصیت وسواسی- جبری و اسکیزوتایپی) کمتر است.
دسته های اختلال شخصیت را می توان در مورد کودکان یا نوجوانان در موارد نسبتا غیرعادی به کار برد که به نظر می رسد صفات شخصیت خیلی ناسازگارانه فرد، فراگیر و پایدار هستند و بعید است که به مرحله خاصی از رشد یا اختلال روانی دیگری محدوده شده باشند.
باید تأیید شود که صفات اختلال شخصیت که در کودکی آشکار می شوند اغلب بدون تغییر تا بزرگسالی باقی نمی مانند. برای اینکه اختلال شخصیت در فرد کمتر از 18سال تشخیص داده شود، ویژگی ها باید حداقل به مدت 1 سال وجود داشته باشند.
یک مورد استثنا، اختلال شخصیت ضد اجتماعی است که نمی توان آن را در افراد کمتر از 18 سال تشخیص داد.
گرچه بنا بر تعریف، اختلال شخصیت به شروعی نیاز دارد که بعد از اوایل بزرگسالی نباشد، اما افراد تا نسبتا اواخر زندگی ممکن است مورد توجه بالینی قرار نگیرند. اختلال شخصیت ممکن است به دنبال از دست دادن افراد حامی مهم (مثل همسر) یا موقعیت های اجتماعی که قبلا تثبیت کننده بودند (مثل شغل)، تشدید شوند. با این حال، ایجاد تغییر در شخصیت در میانسالی یا دیرتر، ارزیابی کامل را توجیه می کند تا وجود احتمالی تغییر در شخصیت ناشی از بیماری جسمانی دیگر با اختلال مصرف مواد تشخیص داده نشده معلوم شود.
اختلالات روان پریشی
برای سه اختلال شخصیت که ممکن است با اختلالات روان پریشی داشته باشند (یعنی، پارانوئید، اسکیزوئید، و اسکیزوتایپی)، ملاک استثنا وجود دارد که اعلام می دارد الگوی رفتار نباید منحصرا در طول دوره اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی یا افسردگی همراه با ویژگی های روان پریشی، یا اختلال روان پریشی دیگر، رخ داده باشد. در صورتی که فردی اختلال روانی مداوم داشته باشد (مثل اسکیزوفرنی) که قبل از اختلال شخصیت از پیش موجود واقع شده باشد، اختلال شخصیت، به دنبال آن «پیش مرضی»، باید داخل پرانتز ثبت شود.
تغییر شخصیت ناشی از بیماری جسمانی دیگر
وقتی تغییرات دائمی شخصیت در اثر تأثیرات فیزیولوژیکی بیماری جسمانی دیگری رخ می دهد (مثل تومور مغزی)، باید تشخیص تغییر شخصیت به دلیل بیماری جسمانی دیگری در نظر گرفته شود.







