علیرضا لطفعلی نژاد
علیرضا لطفعلی نژاد
مشاوره مشکلات خانواده مشاوره پیش از ازدواج مشاوره طلاق دوران بعد طلاق روابط عاطفی ، خیانت بحران‌های عاطفی مشکلات مربوط به روابط مثلثی مشاوره افسردگی ، استرس اختلاف والدین و فرزندان
علیرضا لطفعلی نژاد

وبلاگ

اختلال خلق مخرب در DSM-5

اختلال خلق مخرب در DSM-5

اختلال خلق مخرب یا (DMDD) برای کودکانی که نشانه هایی مانند تحریک پذیر بودن، خیلی زود عصبی شدن و عدم کنترل رفتاری دارند، استفاده می شود. این تحریک پذیری ها یا می توانند حملات خشم مکرر باشند یا تحریک پذیری بالا در خلق داشته باشند.

ملاک های تشخیصی اختلال خلق مخرب

 انفجارهای خشم با سطح رشد ناسازگار هستند.

 خلق و خوی بین طغیان های خشم در بخش عمده ای از روز، تقریبا هر روز، به طور مداوم تحریک پذیر یا عصبانی است، و توسط دیگران (مثل والدین، معلمان، همسالان) قابل رویت است.

 ملاک های الف و د حداقل در دو یا سه حالت وجود دارند (یعنی در مدرسه، در خانه، با همسالان) و حداقل در یکی از این حالت ها خیلی شدید هستند.

 باتوجه به مشاهده یا سابقه، سن به هنگام شروع ملاک های الف تا ه، قبل از 10 سالگی است.

 خلق و خویی

کودکان مبتلا به تحریک پذیری مزمن معمولا سوابق روان پزشکی پیچیده ای دارند. در چنین کودکانی، سابقه تحریک پذیری مزمن نسبتاً گسترده ای وجود دارد که به طور معمول قبل از برآورده شدن معیارهای کامل سندرم بروز می کند. این گونه جلوه های پیش تشخیصی، ممکن است برای تشخیص اختلال لجبازی و نافرمانی واجد شرایط باشند. بسیاری از کودکان مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر، علائمی دارند که ملاک های اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی ADHD و اختلال اضطرابی را نیز برآورده می کنند، به طوری که چنین تشخیص هایی اغلب از همان سنین نسبتأ اولیه وجود دارند. در برخی کودکان، ملاک های اختلال افسردگی اساسی نیز ممکن است برآورده شوند.

 موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت

کودکان مبتلا به ویژگی های اختلال بی نظمی خلق اخلالگر که به کلینیک ها مراجعه، عمدتا پسر هستند. به نظر می رسد در بین نمونه های جامعه، برتری پسرها تأیید شده است. این تفاوت در میزان شیوع بین پسرها و دخترها، اختلال بی نظمی خلق اخلالگر را از اختلال دوقطبی که شیوع بین دو جنس یکسان است، متمایز می کند.

 پیامدهای کارکردی اختلال بی نظمی خلق اخلالگر

تحریک پذیری مزمن و شدید، به صورتی که در اختلال بی نظمی خلق اخلالگر دیده می شود، محسوس در روابط کودک با اعضای خانواده و همسالان و در عملکرد تحصیلی، ارتباط دارد به خاطر اینکه نمی توانند ناکامی را تحمل کنند، معمولا مشکل پیشرفت در مدرسه دارند، آنان قادر نیستند در فعالیت هایی شرکت کنند که کودکان سالم معمولا از آنها لذت می برند؛ زندگی خانوادگی آنها به دلیل طغيان ها و تحریک پذیری آنها، به شدت مختل است؛ و آنها  در شروع کردن و ادامه دادن روابط دوستی مشکل دارند. به طور کلی، سطح اختلال عملکرد در کودکان مبتلا به اختلال دو قطبی و اختلال بی نظمی خلق اخلالگر یکسان است. هر دو بیماری، اختلال شدیدی را در زندگی افراد مبتلا و خانواده آنها ایجاد می کنند. هم در اختلال بی نظمی اختلال خلقی و هم در اختلال دوقطبی کودکان،  رفتارهای خطرناک، ایده های خودکشی یا اقدام به خودکشی، پرخاشگری شدید و بستری شدن روانپزشکی شایع است.

تشخیص افتراقی اختلال خلق مخرب

از آنجایی که کودکان و نوجوانانی که به طور مزمن، تحریک پذیر هستند معمولا سابقه ای پیچیده دارند، تشخیص اختلال بی نظمی خلق اخلالگر باید با در نظر گرفتن وجود یا عدم وجود بیماری های متعدد دیگر انجام شود. با وجود نیاز به در نظر گرفتن چند مجموعه نشان دیگر، متمایز کردن اختلال بی نظمی خلق اخلالگر از اختلال دوقطبی و اختلال لجبازی و نافرمانی نیاز به ارزیابی خیلی دقیق دارد.

 اختلال لجبازی و نافرمانی

در حالی که علائم اختلال لجبازی و نافرمانی به طور معمول در کودکان مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر روی می دهند، علائم خلقی اختلال بی نظمی خلق اخلالگر در کودکان مبتلا به اختلال لجبازی و نافرمانی نسبتا نادر هستند. ویژگی های اصلی که تشخیص اختلال بی نظمی خلق اخلالگر را در کودکانی موجه می سازند که علائم آنها ملاک های اختلال لجبازی و نافرمانی را نیز برآورده می کنند، عبارتند از: وجود طغیان های شدید و مکرر و اختلال مداوم در خلق مابین طغيان ها. علاوه بر این، تشخیص اختلال بی نظمی خلق اخلالگر مستلزم اختلال شدید در حداقل یک موقعیت (یعنی، خانه، مدرسه، یا در بین همسالان) و اختلال خفیف تا متوسط در موقعیت دوم است. به همین دلیل، در حالی که اغلب کودکانی که نشانه های آنها ملاک های اختلال بی نظمی خلق اخلالگر را برآورده می کنند جلوه ای نیز دارند که ملاک های اختلال لجبازی و نافرمانی را برآورده می سازند، برعکس آن صدق نمی کند. یعنی، ملاک های اختلال بی نظمی خلق اخلالگر، فقط در نزدیک به 15 درصد افراد مبتلا به اختلال لجبازی و نافرمانی، برآورده می شوند. از این گذشته، حتی در کودکانی که ملاک های هر دو اختلال برآورده شده اند، فقط تشخیص اختلال بی نظمی خلق اخلالگر باید داده شود. سرانجام اینکه، نشانه های خلق برجسته در اختلال بی نظمی خلق اخلالگر در بین اختلالات افسردگی و اضطرابی در تحقیقات پیگیری، قرار دادن اختلال بی نظمی خلق اخلالگر در بین اختلالات افسردگی در 5-DSM را توجیه می کند. این بیانگر مؤلفه خلق برجسته تر در بین افراد مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال لجبازی و نافرمانی است با این حال همچنین، باید اشاره شود که به نظر می رسد اختلال بی نظمی خلق اخلالگر خطر زیادی را مشکلات رفتاری و همین طور مشکلات خلقی به همراه داشته باشد.

 همزمانی اختلالات

میزان همزمانی اختلالات در اختلال بی نظمی خلق اخلالگر، بسیار بالا است. به ندرت می توان افرادی را یافت که نشانه های آنها فقط ملاک های اختلال بی نظمی خلق اخلالگر را داشته باشند. به نظر می رسد که همزمانی بین اختلال بی نظمی خلق اخلالگر و مجموعه نشانگان تعیین شده دیگر DSM ، بیشتر از سایر بیماری های روانی کودکی باشد، قوی ترین همپوشی، با اختلال لجبازی و نافرمانی است. نه تنها میزان کلی همزمانی اختلالات در اختلال بی نظمی خلق اخلالگر زیاد است، بلکه به نظر می رسد که طیف بیماری های همزمان نیز بسیار متنوع باشد. این کودکان به طور معمول با دامنه وسیعی از رفتار اخلالگر و نشانه ها و تشخیص های خلقی، اضطرابی، و حتی طیف اوتیسم به کلینیک معرفی می شوند. با این حال، کودکان مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر نباید علائمی داشته باشند که ملاک های اختلال دو قطبی را برآورده کنند، زیرا در این حالت فقط باید تشخیص اختلال خلقی داده شود. اگر کودکان علائمی داشته باشند که ملاک های اختلال لجبازی و نافرمانی یا اختلال انفجاری ادواری و اختلال بی نظمی خلق اخلالگر را برآورده کنند، در این صورت فقط تشخیص اختلال بی نظمی خلق اخلالگر باید داده شود. همچنین، همانطور که قبلا اشاره شد، در صورتی که نشانه ها فقط در زمینه تحریک کننده اضطراب، در مواقعی که روال عادی کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم یا اختلال وسواس فکری۔ عملی مختل شده باشد، یا در زمینه دوره افسردگی اساسی روی دهند، در این صورت تشخیص اختلال بی نظمی خلق اخلالگر نباید داده شود.

توجه : این تشخیص نمی تواند همراه با اختلال لجبازی و نافرمانی، اختلال انفجاری متناوب، یا اختلال دو قطبی وجود داشته باشد، گرچه می تواند همراه با اختلالات دیگر، از جمله اختلال اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی، افسردگی اساسی، اختلال سلوک، و اختلالات مصرف مواد، وجود داشته باشد. در مورد افرادی که نشانه های آنها ملاک های اختلال بی نظمی خلق و اختلال لجبازی و نافرمانی را برآورده می کنند، فقط باید تشخیص اختلال بی نظمی خلق اخلالگر داده شود. اگر فردی تا به حال دوره مانیک یا هیپومانیک را تجربه کرده باشد، تشخیص اختلال بی نظمی خلق اخلالگر نباید برای او داده شود.

توجه : خلق بالا متناسب با رشد، مانند خلقی که در شرایط رویدادی بسیار مثبت یا انتظار کشیدن آن روی دهد، نباید به عنوان علائم مانی یا هیپومانی در نظر گرفته شود.