علیرضا لطفعلی نژاد
علیرضا لطفعلی نژاد
مشاوره مشکلات خانواده مشاوره پیش از ازدواج مشاوره طلاق دوران بعد طلاق روابط عاطفی ، خیانت بحران‌های عاطفی مشکلات مربوط به روابط مثلثی مشاوره افسردگی ، استرس اختلاف والدین و فرزندان
علیرضا لطفعلی نژاد

وبلاگ

اختلال طیف اوتیسم در DSM-5

اختلال طیف اوتیسم در DSM-5

اختلال طیف اوتیسم یا ASD یک اختلال رشدی است که در کودکان رخ می دهد. اوژن بلولر روانپزشک سویسی از نام اوتیسم برای این اختلال استفاده نمود. این اختلال شامل مشکل در پردازش ادراک؛ نقص در برقراری ارتباط و رفتارهای تکراری و کلیشه ای است. منشا اصلی این بیماری به طور خاص مشخص نیست. در این اختلال اگر هر چه زودتر تشخیص داده شود، با کمک روان درمانگر می توان به بهبودی بالایی رسید. این اختلال دارای شدت کم و شدت زیاد می باشد.

ملاک های تشخیصی اختلال طیف اوتیسم

 کمبودهایی در رابطه متقابل اجتماعی - هیجانی که برای مثال از نزدیکی اجتماعی نابهنجار و ناتوانی در گفت و گوی متقابل عادی؛ تا کاهش تقسیم کردن تمایلات، هیجانات، یا عاطفه؛ تا ناتوانی در شروع کردن تعامل های اجتماعی یا پاسخ دادن به آنها گسترش دارند.

 کمبودهایی در برقرار کردن، حفظ کردن و درک کردن روابط، که برای مثال از مشکلات تنظيم کردن رفتار برای مناسب بودن با موقعیت های اجتماعی مختلف؛ تا مشکلاتی در تقسیم کردن بازی خیالی یا دوست یابی؛ تا فقدان علاقه به همسالان، گسترش دارند.

 شدت کنونی را مشخص کنید:

 الگوهای رفتار، تمایلات یا فعالیت های محدود، تکراری به صورتی که با حداقل دو مورد زیر، در حال حاضر یا بنا بر سابقه ، آشکار می شود (مثال ها روشنگر هستند، نه فراگیر):

 اصرار بر یکنواختی، چسبیدن انعطاف ناپذیر به روال های عادی یا الگوهای رفتار کلامی یا غیرکلامی تشریفاتی (مثل ناراحتی شدید از تغییرات جزئی، مشکلاتی در رابطه با نقل و انتقالات، الگوهای تفکر خشک، تشریفات خوشامدگویی، نیاز به رفتن از مسیری یکسان یا هر روز خوردن غذای یکسان).

 واکنش پذیری زیاد یا کم به درون داد حسی یا تمایل غیرعادی به جنبه های حسی محیط (مثل بی تفاوتی آشکار به درد / دما، پاسخ نامطلوب به صداها یا بافت های خاص، بوییدن یا لمس کردن بیش از حد اشیا، شیفتگی دیداری به نورها یا حرکت).

شدت کنونی را مشخص کنید:

 نشانه ها باید در اوایل دوره رشد وجود داشته باشند (اما ممکن است تا وقتی ضروریات اجتماعی از توانایی های محدود فراتر نباشند، به طور کامل آشکار نشوند یا امکان دارد راهبردهای آموخته شده در سنین بالاتر، آنها را پوشانده باشند).

  این اختلالات با ناتوانی عقلانی (اختلال عقلانی رشدی) یا تأخیری رشدی کلی، بهتر توجیه نمی شوند. ناتوانی عقلانی و اختلال طیف اوتیسم اغلب باهم روی می دهند؛ برای دادن تشخیص های همزمان اختلال طیف اوتیسم و ناتوانی عقلانی، ارتباط اجتماعی باید پایین تر از سطح مورد انتظار برای رشد کلی باشد.

مشخص کنید اگر:

 همراه با آسیب زبان یا بدون آن.

 با اختلال عصبی - رشدی، روانی، یا رفتاری دیگر ارتباط دارد.

 محیطی

 انواع عوامل خطر غيرا ختصاصی، نظیر سن بالای مادر، وزن کم به هنگام تولد، یا مواجهه جنینی با والپوریت، می تواند در خطر اختلال طیف اوتیسم دخالت داشته باشند.

 موضوعات تشخیصی مرتبط با فرهنگ

در هنجارهای مخصوص تعامل اجتماعی، ارتباط غیرکلامی و روابط، تفاوت های فرهنگی وجود دارد، اما افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم برخلاف هنجارهای مخصوص موقعیت فرهنگی شان، به طور چشمگیری معیوب هستند. عوامل فرهنگی و اجتماعی - اقتصادی می توانند بر سن به هنگام تشخیص، تأثیر بگذارند؛ برای مثال، در ایالات متحده، ممکن است اختلال طیف اوتیسم در کودکان آمریکایی آفریقایی تبار، دیر تشخیص داده شود با تشخیص داده نشود.

  پیامدهای کارکردی اختلال طیف اوتیسم

 در کودکان خردسال مبتلا به اختلال طیف اوتیسم، فقدان توانایی های اجتماعی و ارتباط می تواند از یادگیری ممانعت کند، مخصوصا یادگیری از طریق تعامل اجتماعی یا در موقعیت هایی که با هستند. در خانه، اصرار بر روال های عادی و بیزاری از تغییر و همین طور حساسیت های حسی، می تواند در خوردن و خوابیدن اختلال ایجاد کند و مراقبت عادی (مانند آرایش مو، کار دندانپزشکی) را بسیار مشکل سازد. مهارت های انطباقی معمولا پایین تر از هوشبهر اندازه گیری شده هستند.

مشکلات شدید در برنامه ریزی، سازماندهی و کنار آمدن با تغییر، حتی در دانش آموزانی که هوش بالای متوسط دارند، بر افت تحصیلی تأثیر منفی می گذارند. این افراد در بزرگسالی، به علت انعطاف ناپذیری و مشکل مداوم با تازگی، ممکن است در مستقل شدن مشکلاتی داشته باشند. شماری از افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم، حتی بدون ناتوانی عقلانی، عملکرد روانی - اجتماعی نامناسبی در بزرگسالی دارند که با مقیاس هایی نظیر زندگی مستقل و شغل پر درآمد، مشخص می شود. پیامدهای عملی در دوران پیری معلوم نیستند، اما مشکلات انزوای اجتماعی و ارتباط (مثل کاهش کمک خواهی) احتمالا در بزرگسالان سالخورده عواقبی برای سلامتی دارند.

تشخیص افتراقی اختلال طیف اوتیسم

 لالی انتخابی

در لالی انتخابی رشد اولیه معمولا مختل نشده است. کودک مبتلا معمولا مهارت های ارتباط مناسب را در برخی موقعیت ها و زمینه ها نشان می دهد. حتی در موقعیت هایی که کودک لال است، رفتار متقابل اجتماعی معیوب نیست و الگوهای رفتار محدود یا تکراری وجود ندارند.

  ناتوانی عقلانی (اختلال عقلانی رشدی) بدون اختلال طیف اوتیسم

امکان دارد متمایز کردن ناتوانی عقلانی بدون اختلال طیف اوتیسم از اختلال طیف اوتیسم در کودکان بسیار خردسال، دشوار باشد. افراد مبتلا به ناتوانی عقلانی که مهارت های زبان یا نمادی را پرورش نداده اند نیز چالشی را برای تشخیص افتراقی ایجاد می کنند، زیرا رفتار تکراری اغلب در این افراد نیز روی می دهد. تشخیص اختلال طیف اوتیسم در فرد مبتلا به ناتوانی عقلانی در صورتی مناسب است که ارتباط و تعامل اجتماعی به نحو چشمگیری نسبت به سطح رشد مهارت های غیرکلامی فرد، معیوب باشد (مثل مهارت های حرکتی ظریف، حل کردن مسئله غیرکلامی). در مقابل، ناتوانی عقلانی در صورتی تشخیص مناسب است که بین سطح مهارت های اجتماعی - ارتباطی و مهارت های عقلانی دیگر، اختلاف آشکاری وجود نداشته باشد.

 اختلال کاستی توجه / بیش فعالی

نابهنجاری های توجه (بیش از حد متمرکز یا به راحتی حواسپرت) و بیش فعالی، در افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم، شایع هستند. تشخیص اختلال کاستی توجه / بیش فعالی (ADHD) در صورتی باید در نظر گرفته شود که مشکلات توجه یا بیش فعالی از آنچه معمولا در افرادی که سن عقلی برابر دارند، فراتر باشند.

 همزمانی اختلالات

اختلال طیف اوتیسم غالبا با اختلال عقلانی و اختلال زبان ساختاری ارتباط دارد (یعنی، ناتوانی در درک کردن و ساختن جملات با دستور زبان مناسب)، که وقتی قابلیت کاربرد داشته باشند، باید در شاخص های مربوط یادداشت شود. شماری از افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم، نشانه های روان پزشکی دارند که بخشی از ملاک های تشخیصی برای این اختلال را تشکیل نمی دهند (تقريبا ۷۰ درصد افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ممکن است یک اختلال روانی همزمان داشته باشند و امکان دارد ۴۰ درصد دو یا تعداد بیشتری اختلال روانی داشته باشند).

در صورتی که ملاک های ADHD و اختلال طیف اوتیسم برآورده شده باشند، هر دو تشخیص باید داده شوند. همین اصل در مورد تشخیص های همزمان اختلال طیف اوتیسم و اختلال هماهنگی مربوط به رشد، اختلالات اضطرابی، اختلالات افسردگی و تشخیص های همزمان دیگر صدق می کند. در بین افرادی که غیرکلامی هستند یا کمبودهای زبان دارند، علایم قابل مشاهده به صورت تغییرات در خواب یا خوراک و افزایش هایی در رفتار چالش انگیز، باید آغازگر ارزیابی اضطراب یا افسردگی باشند. مشکلات یادگیری خاص (سواد و کار کردن با اعداد) و اختلال هماهنگی مربوط به رشد، شایع هستند. بیماری های جسمانی که معمولا با اختلال طیف اوتیسم ارتباط دارند باید تحت شاخص «همراه با بیماری جسمانی / ژنتیکی یا محیطی / اکتسابی شناخته شده» یادداشت شوند. اختلال مصرف غذای اجتنابی - محدودکننده، ویژگی بیانگر نسبتا رایج اختلال طیف اوتیسم است و ترجیحات غذای افراطی یا محدود ممکن است ادامه یابند.